خطوط روند در تجزیه و تحلیل تکنیکی

آموزش فاندامنتال و تحلیل تکنیکال فارکس
برای پاسخ به سوال فارکس چیست تا انتهای این مطلب همراه ما باشید. بازار فارکس برای خود دنیایی است و تفاوتهای اساسی با سایر بازارهای مالی مانند بازارهای سهام یا کالا دارد. به عنوان نمونه، معاملهگران فارکس حتی مجموعهای از اصطلاحات خاص را که منحصر به بازار فارکس است، ایجاد کردهاند.
فارکس چیست؟
فارکس(FOREX) در عمل تبدیل یک ارز به ارز دیگر است که برحسب یک ارز در مقابل دیگری قیمتگذاری میشود. بازارفارکس بزرگترین ونقدشوندهترین بازار جهان برای مبادله ارزهای ملی با یکدیگر است.
در حالی که تجارت فارکس در حال حاضر آسانتر از قبل شده است و میتوانید از طریق اینترنت به تجارت آنلاین بپردازید، فقط تعداد معدودی از کسانی که شروع به معامله فارکس میکنند آموزشهای لازم برای تبدیل شدن به معاملهگران موفق را طی میکنند واکثر معاملهگران تازهکار ضرر میکنند.
مجموعهای از عواملی که شامل ناآشنایی با بازار، سرمایه تجاری ناکافی، عدم انجام معاملات بر اساس برنامه و عدم اجرای تکنیکهای صحیح مدیریت پول برای حفظ سرمایه معاملاتی است، در زیاندهی نقش دارند، اما هنگامی که این عوامل بازدارنده غلبه کردند، تقریباً هر کسی شانس تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق فارکس را دارد.
برای تجزیه و تحلیل بازار فارکس دو روش اصلی وجود دارد:
تحلیل فاندامنتال فارکس
برای آموزش تحلیل فاندامنتال فارکس یا تحلیل بنیادی فارکس مطالعه عوامل اقتصادی، اجتماعی وسیاسی موثر بر بنیاد قیمت ارز و سهام بسیار اهمیت دارد.
یکی از معروفترین نمونههای استراتژی معاملاتی فاندامنتال فارکس، معامله بر اساس اخبار است، با این نوع از تحلیل فاندامنتال، معاملهگران بر اساس اخبار، موقعیتهای خود را باز و بسته میکنند.
در تحلیل فاندامنتال آمارهایی که بیشترین تأثیر را بر بازارهای فارکس دارند معمولاً آنهایی هستند که برای بانکهای مرکزی، مهم هستند. ارقام رشد، تورم و اشتغال معمولاً آمارهایی هستند که میتوانند بیشترین نوسانات را ایجاد کنند، به ویژه: تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری و تعداد مشاغل ایجاد شده.
با این ارقام، معاملهگران اخبار میتوانند با تعیین اینکه چشم انداز ارز یک کشور خوب یا بد است، از نوسانات قیمت بهره ببرند، که این امر بر تقاضا برای یک ارز خاص تأثیر میگذارد.
تحلیل تکنیکال فارکس
با تحلیل تکنیکال فارکس، معاملهگران قیمتهای تاریخی و آمار بازار یک دارایی را تجزیه و تحلیل میکنند تا مشخص کنند این دارایی به کجا میرود .نمودارها بهترین راه برای تجسم قیمتهای گذشته و تشخیص الگوها هستند که در صورت تکرار وضعیت میتوانند نکاتی را در مورد تغییرات قیمت در آینده ارائه دهند.
علاوه بر استفاده از نمودارها در تحلیل تکنیکال برای مطالعه قیمتهای بازار، معاملهگران تکنیکال از شاخصهای فنی مانند خطوط روند در تجزیه و تحلیل تکنیکی شاخص قدرت نسبی میانگین متحرک (RSI) و باندهای بولینگر نیز برای توسعه تاکتیکهای معاملاتی فنی خود استفاده میکنند. اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال بسیار استفاده میشوند برخلاف تحلیل فاندامنتال که از ابزار استفادهای ندارد.
تحلیل تکنیکال بر 3 اصل کلیدی استوار است:
اصل اول: قیمت گویای همه اطلاعات است
تحلیل تکنیکال فرض میکند که تمام اطلاعات در قیمت یک دارایی لحاظ شده است. در نتیجه، مطالعه عملکرد قیمت یک دارایی برای درک آنچه در بازار در حال وقوع است کافی است.
اصل دوم: قیمتها بر اساس روند حرکت میکنند
تحلیل تکنیکال بر اساس مفهوم روند بازار انجام میشود. هنگامی که قیمتها روند خاصی دارند، این فرض که حرکت بعدی قیمت با احتمال زیادی در جهت روند نباشد، به جای تصادفی بودن، بیشتر است.
هنگام معامله، تحلیلگران تکنیکال به دنبال شناسایی روندها هستند.
روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
شناسایی روندها همه چیز در تحلیل تکنیکال است، زیرا هر تکنیک، ابزار، الگوی نمودار یا شاخص این قابلیت را دارد که برای تعیین روند و جایی که دارایی در این روند قرار دارد استفاده گردد. روند نشان دهنده جهت کلی قیمت دارایی است.
چارلز داو ، پدر تحلیل تکنیکال، ثابت کرد که بازار دارای سه روند است: صعودی، نزولی، رنج
یک روند صعودی زمانی اتفاق میافتد که قیمتها سطوح بالاتر و پایینتر را تشکیل میدهند، این نشان دهنده یک بازار صعودی است.
یک روند نزولی زمانی اتفاق میافتد که قیمتها به اوج و پایینتر میرسند، این نشان دهنده یک بازار نزولی است.
بازار زمانی رنج است که صعودی یا نزولی نباشد و اغلب زمانی اتفاق میافتند که نه خریداران و نه فروشندگان کنترل بازار را در دست ندارند و در نتیجه قیمت در یک محدوده حرکت میکند.
داو همچنین معتقد بود که یک روند دارای سه بخش است:
بخش اولیه: طی ماهها یا سالها اندازهگیری می شود و جهت کلی را نشان میدهد.
بخش ثانویه (یا متوسط): معمولاً اصلاحی در روند اولیه را نشان میدهد و بین سه هفته تا سه ماه طول میکشد.
بخش جزئی: نشاندهنده نوسانات در روند ثانویه است که معمولا کمتر از سه هفته به طول میانجامد.
تشخیص خطوط روند در تجزیه و تحلیل تکنیکی روند قیمت دارایی هدف اصلی تحلیل تکنیکال است و خطوط روند میتواند به تعیین مناطق بالقوهای که روند ممکن است معکوس شود کمک نماید. برای معتبر بودن، یک خط روند باید حداقل سه بار توسط قیمت لمس شود.
اصل سوم: تاریخ تکرار میشود
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که با مطالعه حرکتهای گذشته قیمت، میتوانند اقدامات آتی قیمت را پیشبینی کنند. اساس این امر این است که فعالان بازار در گذشته به یک شکل رفتار میکردند و بنابراین احتمال خطوط روند در تجزیه و تحلیل تکنیکی بیشتری وجود دارد که دوباره به روشی مشابه رفتار نمایند.
وقتی آنها الگوی قیمتی را تشخیص می دهند که با آنچه در گذشته شکل گرفته قابل مقایسه است، میدانند که باید دارایی را بخرند یا بفروشند به این امید خطوط روند در تجزیه و تحلیل تکنیکی که قیمت به روشی مشابه تغییر کند.
بیایید خلاصه کنیم
تحلیل بازار فارکس ترکیبی از تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال است.
تحلیل فاندامنتال بر اساس آمارهایی هستند که برای بانکهای مرکزی مهم هستند، مانند: ارقام رشد، نرخ بیکاری و اشتغال، تورم، تولید ناخالص داخلی که بیشترین تأثیر را بر بازار فارکس دارند و نشان میدهند که چشم انداز ارز یک کشور خوب یا بد است.
پایه تحلیل تکنیکال قیمت و سطوح حمایت و مقاومت برای تعیین روند یک دارایی است، این سطوح نشان دهنده مناطقی هستند که در گذشته آزمایش شدهاند.
روانشناسی بازار هم در این میان نقش مهمی ایفا میکند، زیرا فعالان بازار سطوح مهم را به یاد میآورند و فراموش نکنید که در تحلیل تکنیکال، فرض این است که تاریخ تمایل به تکرار دارد.
تحلیل تکنیکال چیست
تحلیل تکنیکال چیست ؟
به علم و فنی که بر اساس رفتار گذشته بازارهای مالی میتوان اینده را پیش بینی کرد تحلیل تکنیکال گفته میشود.
به عنوان مثال کافی است شما در حرکتهای یه کالا دقت کنید و متوجه شوید که این کالا در ابتدای هر سال کاهش چشمگیری داشته لذا میتوانید به این نتیجه برسید که در ابتدای سال اینده هم این کالا با کاهش قیمت روبرو خواهد شد. اما بررسی رفتار کالا در بازارهای مالی با توجه به نمودار قیمت و زمان صورت میگیرد که با توجه به اطلاعات گذشته و تجزیه و تحلیل این دادهها میتوان رفتار حرکتی اینده را پیش بینی کرد.
احتمالا تا اکنون اینگونه تصور کردهاید که تحلیل تکنیکال یعنی سروکار داشتن با یکسری اعداد و ارقام، اما حقیقتا اینطور نیست و در خطوط روند در تجزیه و تحلیل تکنیکی این روش از تحلیل علاوه بر قیمت، رفتار انسانها در بازارهای مالی نیز مطالعه و بررسی میشود.
لذا میتوان عنوان کرد که هر اتفاقی که در بازار سرمایه و رخ میدهد، بستگی به رفتار و عملکرد انسانها دارد. به این صورت که اگر میزان عرضه برای یک سهم زیاد شود، مسلما قیمت آن سهم کاهش مییابد و وظیفه تحلیل تکنیکال پیش بینی این شدت عرضه میباشد و برعکس. بنابراین، در آموزش تحلیل تکنیکال به این امر اهمیت زیادی داده میشود.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
با توجه به استفاده از برخی از شاخصها و اشکال و نمودار در برخی از متون قرت هفدهم و هجدم میلادی میتوان گفت که پیدایش تحلیل تکنیکال بازمیگردد به قرن هفدهم و هجدهم میلادی یعنی قدمت تحلیل تکنیکال چیزی حدود سه قرن میباشد.
البته باید گفت که اولین استفاده مستقیم اقتصادی از تحلیل تکنیکال توسط چارلز داو (بنیانگذار وال استریت ژورنال) انجام شده است، در این بین بهتر است گفته شود که داو جونز شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که هنوز، با وجود برخی ایرادها در این شاخص، از جمله شاخصهای مهم اقتصادی به شمار میآید.
بنابراین با توجه به آنچه تا الان گفته شده میتوان گفت که تحلیل تکنیکال، مهارت و دانش ثبت تاریخچه معاملات (عموما به صورت گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار براساس آنچه در گذشته رخ داده است.
بررسی برخی نکات ابتدایی در تحلیل تکنیکال:
- تکنیکال ابزاری برای سنجش روانی همه بازارهای مالی است.
- تکنیکال ابزاری برای سنجش برداشت بازار از موقعیت ارزش است.
- تحلیلگر تکنیکال چارتیست یا تکنیکالیست نامیده می شود.
- بررسی حرکات قیمت، راه دستیابی به اطلاعات سری است.
اصول تکنیکال
برای اینکه به صورت کاملا متوجه شویم تحلیل تکنیکال چیست باید با یکسری اصول تحلیل تکنیکال آشنا شویم که این اصول را میتوان به دو دسته تقسیم نمود که هر دسته شامل موارد ی هستند
1. اصول اساسی تکنیکال
همه چیز در نمودار قیمت نهفته است: این اصل پایه اولیه تحلیل تکنیکال میباشد و بهتر است که قبل از هر چیزی به درک درستی از این موضوع رسید تا بتوان تحلیل تکنیکال را شناخت.
تمامی عواملی که بر قیمت یک سهم تاثیر میگذارند ، در نمودار وجود دارد و شما میتوانید آنها را تحلیل کنید. به عبارت بسیار ساده تحلیل تکنیکال یعنی اگر عرضه از تقاضا بیشتر شد قیمتها کاهش مییابند و برعکس اگر تقاضا بیش از عرضه باشد قیمتها افزایش خواهند یافت پس با توجه به این تعریف میتوان گفت که تحلیل تکنیکال حرکات قیمت را از روی نمودار بررسی کرده و با دلایل روانشاختی و عوامل حرکت قیمت (مانند عوامل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و..) کاری ندارد.
اگر اصل اول تحلیل تکنیکال را بپذیریم یعنی پذیرفتهایم که قیمت، همه چیز است.
تاریخ تکرار میشود: یعنی تاریخ عموما از لحاظ حرکات قیمتی تمایل دارد که مجدد تکرار شود، این امر نشات گرفته شده از روانشناسی بازار میباشد یعنی تمامی افرادی که در بازار حضور دارند تمایل دارند در طول زمان واکنش مشابهی نسبت به نوسانات بازار نشان دهند.
2. اصول فرعی تکنیکال
شامل بررسی انواع چارت و نمودار، مفهوم حمایت و مقاومت، بررسی انواع روشهای تحلیلی، شناسایی انواع روند و کاربرد آنها در تکنیکال، کندلشناسی، الگوهای کلاسیک و غیره میباشند.
انواع قیمتها:
- قیمت باز شدن (Open price): اولین قیمتی است که در بازه معاملاتی زمان چارت،(این زمان میتواند دقیقه، ساعت، روز، هفته، ماه و… باشد) بین خریدار و فروشنده معامله می شود
- بالاترین قیمت (High price): بالاترین قیمتی که در بازه معاملاتی زمان چارت صورت گرفته است.
- پایین ترین قیمت (Low price) : پایینترین قیمتی که در بازه معاملاتی زمان چارت صورت گرفته است.
- قیمت بسته شدن(Close price): آخرین قیمتی که در بازه معاملاتی زمان چارت، بین خریدار و فروشنده معامله میشود.
بررسی انواع نمودار:
ابتدایی ترین موضوع در تکنیکال که به صورت زیر دسته بندی میشوند
نمودار خطی:
نمودار خطی سادهترین نوع در بین نمودارهای تکنیکال میباشد، نمودارخطی فقط به نقطه قیمت بسته شدن (close) سهم وابسته است و با اتصال این نقاط به یکدیگر ایجاد میشود، به عبارت دیگراز به هم پیوستن قیمت های بسته شدن، نمودار خطی شکل میگیرد. اهمیت آخرین قیمت در بازارهای مالی دلیل استفاده از این نوع نمودار میباشد.
نمودار میلهای:
نوع دیگر از نمودارهای تحلیل تکنیکال نمودار میلهای میباشد، در این نمودار قیمت باز شدن ، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شدن به صورت میله ای نمایش داده میشود؛ به اینصوت که در سر ابتدایی میله پایینترین قیمت و در قسمت بالایی آن بالاترین قیمت نشان داده میشود.
در بین این نیز قیمت باز شدن به صورت یک خط افقی از طول میله که در سمت میله عمودی قرار دارد نشان داده میشود و قیمت بسته شدن به صورت یک خط افقی در سمت راست میله مشخص میشود. اگر قیمت باز شدن(خط تیره افقی چپ) بالاتر از قیمت بسته شدن (خط تیره افقی راست) باشد، که نشان می دهد سهم در بازه معاملاتی خود ریزش داشته است.